علم تحلیل تکنیکال - علم معامله گری در بورس یا علم ورشکستگی در بورس

صدها سال است که در معاملات بورس از تحلیل تکنیکال در پیش بینی نتایج و رفتار قیمت سهام های بورسی استفاده می شود ، هزاران کتاب و میلیون ها مقاله در ارتباط با این روش تحلیلی در بورس به رشته تحریر درآمده و اساتید بنام بسیاری در سراسر جهان دوره های آموزشی خود را مبتنی بر این روش تحلیلی ارائه می کنند . ولی واقعیت این است که بالای 90% از معامله گران بورس در نهایت پس از آموزش ها این بازارها را با ضرر ترک می کنند ، اگر تحلیل تکنیکال واقعاً علم معامله گری در بورس است ، پس چرا چنین ضررهایی اتفاق می افتد ؟

پاسخ اساتید محترم در این باره این است که اشخاص مسائل مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات را رعایت نمی کنند ، ولی واقعیت این است که این افراد اصلاً نمی توانند این مسائل را رعایت کنند و این به ذات هر شخصی بر می گردد .

انسان ها ذاتاً برای زندگی در شرایط استرس زای معاملات آفریده نشده اند و به راحتی نمی توانند عادات خود را تغییر دهند حتی اگر به خوبی بدانند که آن عادات به ضررشان تمام می شود .

اگر انسان ها از گذشته خود درس می گرفتند ، پر واضح است که خیلی از جرم ها و جنایات و کشت و کشتارها نباید تا قرن حاضر ادامه می یافت و با اولین اتقاقات اینچنینی و مشاهده نتایج ناگوار آن افراد نباید دیگر این مسائل را تکرار می کردند و یا این که فرد سیگاری که کاملا از عوارض سیگار بر بدن خود مطلع است نباید به سیگار کشیدن ادامه بدهد ، ولی اینچنین نیست واقیعت این است که انسان ها به راحتی نمی توانند ذات خود را تغییر دهند.

رعایت اصول سفت و محکم روانشناسی معاملات می توان گفت برای اکثر قریب به اتفاق افراد غیر قابل اجراست . ولی در ارتباط با مدیریت سرمایه موارد گفته شده در کتاب ها و مقالات مختلف بسیار ناقص و تقریباً غیر قابل تست است و اکثر افراد مفاهیم آن را درک نمی کنند که این خود جای صحبت دارد . این دلایل ، به هیج وجه نمی تواند دلیل چنین درصد بالایی از ضرر کنندگان در بورس را تشکیل دهد .

مشکل در اصل مسئله است (( تحلیل تکنیکال ))

یکی از اصول اولیه تحلیل تکنیکال این است که بازارها گذشته خود را تکرار می کنند که به شما اثبات می کنیم این مسئله دروغ محض است !!!

واقعیت این است که نگارنده با سابقه 15 سال در معاملات بورس و تحقیق و مطالعه فراوان به نتایجی (که احتمالا شما را اگر در زمینه روش های مختلف تحلیل تکنیکال به خوبی فعالیت کرده باشید شوکه خواهد کرد) رسیده است که در این مقاله به طور خلاصه ارائه شده است .

لازم به ذکر است که روش های مختلف بسیاری در تحلیل تکنیکال ارائه شده است که اکثر آنها از دهه های پیشین به فعالان بورس آموزش داده شده است ، از خط روند و اندیکاتور و اسیلاتور های مختلف مبتنی بر قیمت و حجم گرفته شده تا فیبوناچی و امواج الیوت و چگال اندروز و کندل استیک ها و پرایس اکشن و ....

و هر روزه در سایت ها و فروم های مختلف به این داستان سرایی بی سرو ته هزاران کتاب و فیلم و مقاله از طرف به اصطلاح اساتید حرفه ای اضافه می شود .

در اینجا لازم میدانم مثالی برای شما بزنم تا نظر نگارنده را بهتر دریابید :

در شروع استقلال هند و پس از اینکه ماهاتما گاندی فکر میکرد دست انگلیس ها را از هند کوتاه کرده است ، یکی از سیاست های انگیسی ها وارد کردن آموزش جهان سومی به دروس آموزشی در هند بود که به عنوان مثال دبستانی ها باید تا چند سال جداول لگاریتم را از بر می کردند، حالا شما فکر کنید جداول لگاریتم که می تواند در کتاب مرجعی چاپ شود به درد حفظ کردن می خورد ؟

این یکی از روش های استعمار برای عقب نگه داشتن جهان سوم است که نگارنده اعتقاد دارد مشابه همین روش هم اکنون در سیستم آموزشی محض محور ایران نیز دیده می شود . و این خود سخن دیگری است.

لازم است بدانیم که برای 10% افراد سودآور در بورس 90% افراد باید به قول خودمان به دنبال نخود سیاه بروند و اصطلاحاً در آموزش بورس سرکار باشند و به عبارتی فکر کنند که دارند مطالب مهمی را یاد میگیرند ولی در واقع مطالب بی مصرف را در ذهن خودشان پرورش می دهند .

با توجه به اینکه نگارنده سال هاست با یک گروه بین المللی در زمینه طراحی سیستم های معاملاتی مبتنی بر الگوتریدینگ همکاری دارد نتایج این تحقیقات به اختصار به شرح زیر است :

• یک اصل علمی همواره باید صحیح باشد ، مانند اصل فیثاغورث
• یک اصل آماری باید حداقل 51% صحیح باشد تا از لحاظ آماری معتبر تلقی شود
• بنابراین پرواضح است که در بازار های بورس که اصل عدم قطعیت برقرار است ، بر اساس علم آمار و احتمالات این مطلب که اصول تحلیل تکنیکال صحیح هستند ، در صورتی درست خواهد بود که حداقل اگر نگوییم در 80% مواقع دست کم در 51% مواقع برقرار باشد.
• تمامی اصول تحلیل تکنیکال با تست های با دقت 99% به مدت 10 تا 15 سال در بازارهای بین المللی در 28 چارت مختلف و در هر چارت در 3 تایم فریم مختلف تست بررسی شده است و نتایج آماری به خوبی بیانگر این است که ( میزان موفقیت سیگنال ها بر اساس تحلیل تکنیکال به طور متوسط 25 تا 30 درصد است )

(این تحقیق زیر نظر مهندس صفایی و پروفسور ون دارنده رتبه برتر مقالات آماری ISI در آمار بورس بین الملل صورت گرفته است)

هیچ یک از اصول تکنیکال نتوانسته اند حتی به حداقل 51% برسند ، پس چرا در هیچ جا صحبتی از این مطلب نشده است؟

زیرا برای 10% سودآور در بورس 90% ( به اصطلاح آمریکایی ها Average joe لازم است )

Average joe = همون جواد خودمان – افراد نفهم و کوته فکر

واقعیت این است که دانستن مسائل تحلیل تکنیکال به عنوان الفبای بورس ضروری است ولی آنچه در معاملات لازم است قطعا و صرفاً تحلیل تکنیکال نمی باشد . حال آنکه همه روزه افراد و شرکت های بزرگ و کوچک نتایج تحلیل های خود را بر اساس تحلیل تکنیکال به خورد معامله گران خرد می دهند . تا بیشتر و بیشتر ضرر بدهند .

برای طراحی یک سیستم معاملاتی موفق به چیزهایی بسیار بیشتر از تحلیل تکنیکال نیاز است و لازم است معامله گران از این مطالب آگاهی کاملی داشته باشند که آموزش حرفه ای بورس را از معامله گران حرفه ای دریافت کنند، که قطعاً ارزان نخواهد بود و تحلیل تکنیکال تنها حکم الفبا را در آموزش حرفه ای بورس دارد .